هادی دقیق | شهرآرانیوز؛ بسیاری از مردم خراسان درگز را با آب وهوای بی مانندش میشناسند؛ شمخال، پارکملی تندوره، دره درونگر، طبیعت چهل میر و انبوه چمن و رود و درختی که سراسر این شهرستان را به تفرجگاهی دوست داشتنی بدل کرده است؛ طبیعتی دست ودل باز که حیات وحش متنوعی نیز اطرافش جمع کرده است، اما برای آنها که به تاریخ هم علاقه دارند، درگز دیدنی کم ندارد. شاید یکی از دلایل حضور دیرینه انسان در این منطقه نیز همین طبیعت بی مانند و دلکش آن باشد.
یکی از آثار بی نظیر معماری کهن این منطقه به دوره ساسانیان متعلق است؛ بنایی که کشف آن چندان قدمت ندارد، ولی یافتههای آنجا آن قدر قدیمی است که بازدید از «سایت موزه بندیان» را به سفری تاریخی در روزگار ساسانی تبدیل کند.
برای رسیدن به بندیان کافی است به کمربندی درگز برسیم و پی تابلو سایت موزه را در شمالیترین نقطه شهر بگیریم تا در میان زمینهای کشاورزی به بنایی بربخوریم که جنس و رنگش با بقیه اجزای اطراف متفاوت است؛ تفاوتی که به راستی به درونش هم کشیده شده است و بنایی استثنایی از ساسانیان را نمایش میدهد. ادامه همین مسیر ما را به «یارم تپه» و در کنارش رود درونگر میرساند. یارم تپه خیلی پیشتر از بنای ساسانی این منطقه مرکز رفت وآمد بوده است و حتی قدمت زندگی انسان در آنجا به هزارههای پیش از میلاد میرسد. اما محور این گزارش، محوطه تاریخی بندیان است که ۲۴ بهمن ۱۳۷۵ ثبت ملی شد.
بندیان هم مثل بسیاری از آثار باستانی، ناگهانی کشف شد. تصور اینکه کشاورزی در پی یکدست و صاف کردن زمینش، با ابزارش به دل تاریخ بزند، حالا چندان برای ما غریبه نیست. هر بخشی از سینه این خاک را بشکافیم، گوهرهای قیمتی بسیاری دارد که گواه تاریخ سرزمینمان است. این اتفاق سال ۱۳۶۹ رخ داد و کشاورزی که پی روزی خانواده اش بود، روزی باستان شناسان و رزق پژوهش تاریخ نگاران بسیاری را فراهم کرد. همین اتفاق ساده، بحث حضور ساسانیان در شرق کشور را پررنگتر کرد.
اما ساسانیان که فراوانی آثارشان در غرب و جنوب ایران است، در این بخش و با این بنای باشکوه که تقریبا کمی بالاتر از پی بنایش برایمان مانده است، چه کار داشتند؟ گرفتاریها و درگیریهای ساسانیان به غرب پادشاهی شان محدود نمیشد و از شرق هم هفتالیان، همسایه شاهزاده نشین، گاه وبیگاه به سرزمین آنها حمله میکردند، با این تفاوت که برخلاف غرب، بیشتر دلایل اقتصادی داشت. هفتالیان در منابع مختلف هیاطله و هپتالیان هم نامیده میشوند. براساس کتیبههای موجود در بنا، درگز کنونی «دستگرد»ی است که با مرو، یک واحد سیاسی را تشکیل میداده است. دستگردهای ساسانی پایتخت دوم یا به نوعی پایتخت فرهنگی و آیینی بوده اند.
سرانجام پیامد فصلها کاوش باستان شناسی، کشف بنای مهمی از این دوره است که تاکنون فقط بخش کوچکی از آن، که طبق شواهد نیایشگاه بوده، از خاک بیرون آمده است. این نیایشگاه تالاری به ابعاد ۵/۸ در ۵/۱۰ متر است که سقف آن را چهار ستون گچی زیبا نگه میداشته است. ساسانیان برای بیشتر بناهایشان لاشه سنگ و مصالح کم ارزشی از این دست استفاده میکردند، ولی به تزیینات روی آن بسیار اهمیت میدادند. پایههای این ستونها هم ملاط گچ و لاشه سنگ است که برای محکم کاری شان ساروج استفاده شده و بدنه آن هم گچ اندود بوده است.
در سمت شمال غربی تالار فضایی فرورفته دیده میشود که بسته به اهمیتش «محراب» نام گذاری شده است. در این فضای کوچک صحنههای مختلفی از معرفی چهرههای شاخص آن زمان نمایش داده شده است. هرچه هست، هنر دست گچ کاران ساسانی با ظرافتی عجیب چشم نوازی میکند. در بین گچ بریهای زیبای این محراب، پنج کتیبه دیده میشود که مضمون انتصاب شخصی به نام «یزداد» از طرف مقامی عالی رتبه به نام «وید شاپور» برای دژبانی مرو و همین دستگرد است.
دورتادور تالار گچ بریهایی است که هنری ارزشمند و سندی تاریخی محسوب میشوند؛ آن قدر ارزشمند که دست کم تا امروز مشابهشان با چنین قدمتی کشف نشده است. بیشتر نمونههای مشابه این صنعت دیرپا از دوره ساسانی، تک چهره است و جنبه تزیینی دارد، اما در بندیان گچ بریها داستان سرایی میکنند و اتفاقات تاریخی را روی دیوار ورق میزنند.
درون مایههای این گچ بریها از این قرارند: صحنه جنگ پادشاه ساسانی با هفتالیان و تصویر پیروزی اش، صحنه شکار، صحنههای معرفی شخصیتهای مهم ساسانی، صحنه تاج گذاری و ضیافت و درنهایت صحنه آناهیتا، الهه فراوانی و آبهای روان. در کنار محراب، اتاقی معروف به هدایا قرار دارد. از این اتاق گلولههایی رسی کشف شده است که حکم لاک و مهر داشته اند و با نقشهای اساطیری، حقیقی و خط پهلوی تزیین شده اند.
انتهای تالار و کنار اتاق هدایا نیز دری به راهرویی باز میشده که از آن سو به فضای آتشکده راه داشته است. در میان این آتشکده ۴ در ۴ متر، آتشدان زیبای گچی است که از ورودی تالار به چشم میآمده است. یعنی افراد داخل تالار هم میتوانسته اند مراسم نیایش موبدان درون آتشکده را تماشا کنند. دورتادور آتشکده سکوهایی است که به احتمال محل نگهداری چوب و مواد خوش بوکننده و هوم و ابزار مربوط به برگزاری مراسم بوده است.
اکنون که فضای بازدید سایت موزه بندیان به میان تالار هم باز میشود، بازدیدکننده میتواند در میان فضا بایستد و تصویر این اتفاق را در ذهنش تجسم کند؛ آن هم درست وسط یکی از بهترین و احتمالا پرفروغترین نمونههای ساسانی آن. مراسمی که قرن هاست در بندیان برپا نمیشود، ولی این همه تزیینات شگفت انگیز میگوید که روزی بسیار باشکوه برگزار میشده و مهم بوده است.
در شمال آتشکده فضایی به نسبت بزرگ است که در سه طرف آن استودانهای گچی ساخته شده است. این استودانها دریچههایی دارند که احتمالا با درپوشهای چوبی بسته میشده اند. اما چیزی که استودانهای بندیان را ویژه و جذاب میکند، نقوش روی آن هاست؛ نقشهای اساطیری با خطوطی ساده. اسب، گاو، گریفون، مار، عقرب و صحنه مینیاتوری شکار که در سراسر قلمرو ساسانیان هم دیده میشود، هر بینندهای را مجاب میکند که چشم را ریز کند و این ریزه کاریهای استودانها را به دقت وارسی کند.
در سمت شرق آتشکده نیز اتاق یا برج مدوری است که باتوجه به شواهد، باید «برشنوم گاه» یا محل پاکیزگی معتقدانی باشد که موبدان تطهیرشان میکردند. نیایشگاه بندیان به ظاهر در میان مجموعهای از بناهای حکومتی آن زمان ساخته شده است. این بنا براساس یافتههای کنونی به احتمال در زمان بهرام پنجم، بهرامگور معروف پادشاهی (۴۲۰ تا ۴۳۸ میلادی)، و پس از جنگ با هفتالیان و کشته شدن او ساخته شده است.
همچنین در زمان پیروز، پادشاه ساسانی که او هم به دست هفتالیان به قتل رسید و در پی آن شمال خراسان غارت شد، تخریب شده است. البته چگونگی کشته شدن هرکدام به این دقت مشخص نیست، اما این هم یکی از گمان هاست. سرانجام بعدها که دوباره اوضاع منطقه تثبیت شد، روی آوارهای آن بنای دیگری از ساسانیان پا گرفت.
اما بناهای منطقه بندیان به همین نیایشگاه خلاصه نمیشود، بلکه نیایشگاه گلچین معماری بندیان و ویترینی است که پشت آن از هزارههای پیش از میلاد تا قرون اسلامی ردپای انسان دیده میشود و پشتههای خاکی است که هرکدام نشانهای از حضور یک تمدن است. امید به اینکه کاوشهای بیشتر در این منطقه و تخصیص اعتبارات طرحهای میدانی و پژوهشی بر بنای شگفتیهای تاریخی اش بیفزاید؛ چه اینکه بندیان نه تنها برای مردم، بلکه برای باستان شناسان هم ناشناخته است و آن قدر ظرفیت نهفته دارد که حفاریهای جدیدش اطلاعات تازهای به دستمان بدهد. بندیان، این میراث فرهنگی که صنعت دست و جذب کننده گردشگر است، باید بیشتر در مرکز توجه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری باشد.
باتوجه به اهمیت این بنای تاریخی در بین دیگر آثار دوره ساسانی و با نگاه به اینکه مدتی است کاوشها در حریم بندیان متوقف شده است، با محمد دولت پور، معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری درگز، صحبت کردیم تا چندوچون وضعیت کنونی سایت موزه را جویا شویم. دراین بین ابتدا از وجه تسمیه بندیان پرسیدیم که دولت پور گفت: «بندیان در اوستا به معنی سرزمین پاک و مقدس است.
اما نظریه غالب و نظر سال خوردگان محلی هم شنیدنی است. در گذشتهها در سراسر رودخانه درونگر که بزرگترین و مهمترین رود جاری منطقه است، بندهایی برای هدایت آب به باغها و مزرعهها ساخته شده بود که ورودی و خروجی آب را مدیریت میکرد. همین فراوانی بندها باعث شد این منطقه به بندیان شهرت یابد. البته این اصطلاح را بیشتر، میرابها در منطقه جا انداخته اند؛ افرادی که از گذشته به نوعی نگهبان آب بوده اند.»
در ادامه از کاوشهای محوطه تاریخی بندیان پرسیدیم و اینکه وضعیت حفاریهای باستان شناسان در این منطقه چگونه است. دولت پور باتوجه به اینکه یارم تپه در نزدیکی سایت موزه از تمدنهای قدیمی منطقه و حتی آسیای میانه است، افزود: «سایت موزه بندیان در فاصله کمی از یارم تپه واقع شده است. یارم تپه از تپههای باستانی درگز است و حتی به مادر تمدنهای آسیای میانه معروف است. بنابر شواهد باستان شناسی و آزمایش کربن ۱۴ بر روی یافتههای یارم تپه، قدمت آن را میتوان تا قرن چهارم و پنجم پیش از میلاد عقب برد.
درمجموع در بررسیهای باستان شناسی سه تپه در حریم بندیان شناسایی شده است که کاوشها در هر کدام، قدمت منطقه را میرساند. در تپه «A» این منطقه برج خاموشان را داریم که با نیایشگاه بندیان هم قدمت است.»
دولت پور در ادامه بیان کرد: «تپه «B» همان بنای نیایشگاه است که به سایت موزه تبدیل شده و بازدید عمومی آن در روزهای هفته به جز روزهای سوگواری رسمی و دوشنبهها برقرار است. تپه «C» تالار تشریفات نام دارد و بنا به شواهد به دوره خسرو اول پادشاهی (۵۳۱ تا ۵۷۷ م) مربوط است. قدمت این تپهها به اندازه نیایشگاه است و از اواخر دوره ساسانی تا اوایل دوره اسلامی است.».
اما تپه اصلی که بنای فاخر و مهم دوره ساسانی است و ویژگیهای گچ بری آن در هیچ کدام از بناهای شاخص ساسانی نیز تاکنون یافت نشده است، محور این حریم است. این کارشناس ارشد میراث فرهنگی درباره کاوشهای این بخش گفت: «چندسال پس از اینکه کشاورزی در حین هموارکردن زمینش به تزیینات گچ بری بنا رسید و کارشناسان میراث فرهنگی خبردار شدند، حفاری در این بخش آغاز شد.
ابتدا رجبعلی لباف خانیکی، از باستان شناسان برجسته خراسان، یک فصل کار لایه برداری بنا را انجام داد. از سال ۱۳۷۴ هم دکتر مهدی رهبر، از باستان شناسان پرکار و باسابقه کشور، کار حفاری در مجموعه را آغاز کرد که تا سال ۱۳۸۵ یازده فصل در بندیان کاوش کرد. رهبر آتشکده را کشف کرد و بناهای کنونی که زیر پوشش سازه سفیدرنگ است و سایت موزه نام دارد، در فصلهای کاوش او نمایان شد.»
دولت پور درباره حریم سایت بندیان و زمینهای کشاورزی اطراف که در حریم بنا هستند، افزود: «۱۲۰ هزار هکتار حریم برای بندیان مشخص شده است که شامل سایتهای دوره اسلامی و تاریخی و پیش از تاریخ است. در میان این حریم زمینهای کشاورزی بی شماری هستند که برای تملک آنها اعتبار زیادی نیاز است. اعتبارات کنونی میراث فرهنگی در این منطقه فقط برای حفاظت و مراقبت از بناست.» دولت پور در ادامه خبر خوشی هم از وضعیت کنونی بندیان داد و گفت: «درخواست و پیشنهاد ثبت جهانی بندیان در نوبت است.
بناهای ثبت یونسکو معیارهای خاصی دارند که تلاش میکنیم بندیان را که معیارهای مناسبی دارد، در فهرست آثار جهانی ثبت کنیم. این اقدام بی شک به بهبود وضعیت بندیان و اعتبار آن کمک میکند. اهمیت و ارزش بندیان نه تنها از لحاظ معماری دوره ساسانی، بلکه از نظر تاریخی و سیاسی آن دوره نیز بسیار چشمگیر است. چنین اهمیتی، توجه دوچندان مسئولان را میطلبد تا پژوهشهای این منطقه ادامه یابد و زیرساختهای رفاهی اش اضافه شود و درنهایت شاهد رونق صنعت گردشگری منطقه باشیم.»